.

.

به وبلاگ من خوش آمدید
ایمیل مدیر : mamdfinly@yahoo.com

» مهر 1393
» شهريور 1393


» حمل هوایی ماینر از چین
» پریز تایمر دار دیجیتال
» شیر روشور چشمی اتوماتیک

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان جوک و سرگرمی و آدرس jokenama.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 14
بازدید ماه : 16
بازدید کل : 2398
تعداد مطالب : 162
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1




language="javascript">$rating_widget_type='thumb';$rating_widget_theme=1;$rating_widget_color='FFFFFF';$rating_widget_url='<-BlogUrl->/<-PostLink->';type="text/javascript" language="javascript"
src="http://tools.parstools.com/voting/widgets/rating.js">



RSS
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:26
ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﻣﺮﺩﯼ ، ﻗﺼﺎﺑﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺍﺵ ﺍﻭﺭﺩ ﺗﺎ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﯼ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﺵ ﺳﺮ ﺑﺒﺮﺩ ﻣﺮﺩﻩ ﺑﻪ ﻗﺼﺎﺑﻪ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍﻡ ﺗﯿﮑﻪ ﺗﯿﮑﺶ ﮐﻨﯽ ﺑﺎ ﮔﻮﺷﺘﺶ ﮐﺒﺎﺏ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻢ ، ﺳﺮ ﻭ ﭘﺎﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﺩﻩ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻩ ﺭو ﺧﻮﺏ ﺗﻤﯿﺰ ﮐﻦ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﮐﻠﻪ ﺑﺎﭼﻪ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻢ ﭘﻮﺳﺘﺸﻢ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﻧﺒﺮ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻢ. ﺑﺎ ﻣﺪﻓﻮﻋﺶ ﻫﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﮐﻮﺩ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺯﯾﺎﺩﻩ ﻫﺎ ﺭو ﺑﺰﺍﺭ ﻣﯿﺨﻮﺍﻡ ﺑﺮﺍ ﮔﺮﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺣﻔﻈﺖ ﮐﻨﻪ ﻣﻬﻤﺘﺮ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺘﺨﻮﻧﺎﺳﺖ ﺧﺎﻧﻤﻢ ﻣﯿﺨﻮﺍﺩ ﺳﻮﭖ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﻨﻪ ! ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﻩ ﻳﻪ ﻧﮕﺎﺵ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﻣﯿﮕﻪ : ﭘﺪﺭ ﺳﮓ ﻳﻬﻮ ﺻﺪﺍﻣﻢ ﺿﺒﻂ ﮐﻦ ﺑﺰﺍﺭ ﺑﺮﺍﯼ ﺯﻧﮓِ ﻣﻮﺑﺎﯾﻠﺖ ﺩﻳﮕﻬﻬﻪ !
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:25
حیف نون رو مجبور به نماز خوندن می کنن ، می بینن همینطورنشسته داره زیر لب حرف میزنه گوش میدن می بینن داره میگه : خدایا ! اینا منو مجبور کردن نماز بخونم ! خودت قبول نکن !!!!!
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:25
دیروز پای کامپیوتر نشسته بودم،همزمان مداشتم یکی از اهنگای سروش هیچکسو گوش میدادم....بابام اومد تو اتاق،گفت این کیه دیگه؟انگار تو لوله بخاری گیرافتاده با اون صداش.. اسمش چیه؟منم گفتم هیچکس یدونه زد پس کلم و بهم گف با بابات درست حرف بزن بیشووووور..
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:25
یه همسایه داریم یه بار سوار موتور شده بود تو خیابون داشت میرفت راهنما چپ زد ؛پیچید سمت راست!مام با ماشین زدیم بهش!بهش مگم: آخه مرتیکه راهنما چپ میزنی چرا می پیچی راست؟میگه: عوضی من راهنما چپ میزنم؛ تو نمیدونی سی ساله خونۀ ما سمت راسته! :ا
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:25
خلبان هواپیما توسط میکروفن به مسافرین خوش امد میگفت..ناگهان فریاد زد:خدایا کمک کن...سکوت مرگباری کل هواپیما را فرا گرفت. وحشت، اضطراب، نفس های حبس شده...دوباره صدای خلبان امد که گفت:مسافرین عزیز پوزش میطلبم ..مهماندار قهوه داغ را روی شلوارم ریخت یکی از مسافرین بلند شد وفریاد زد: تف به گور پدرت.............بیا ببین چه بلایی سرشلوارهای ما اومده!!!!!
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:24
تو یه آزمون استخدام واسه سازمان سیا سه نفر به مرحله پایانی رسیدن!!!! یه ایتالیائی- یه ژاپنی و یه ایرانی !!! آخرین امتحان این بود که به هر کدوم یه تفنگ دادن و گفتن : باید این اسلحه رو بردارید و برین تو این اتاق و همسرتون رو بکشید!!! مرد ایتالیائی به گریه افتاد و گفت من اینکارو نمیتونم بکنم !!! مرد ژاپنی رفت تو اتاق و با گریه برگشت و گفت من نمیتونم اینکارو بکنم!!! مرد ایرانی رفت تو اتاق بعد از چند دقیقه سر صدا و جیغ و داد از اتاق اومد بیرون !!! گفتن چیکار کردی ؟؟؟ گفت تو اسلحه گلوله قلابی گذاشته بودن با صندلی کشتمش :|
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:24
هیچوقت یادم نمیره یه بار معلممون یکی رو گرفت مثل الاغ زد و از کلاس انداخت بیرون ! بعدش که پشیمون شد گفت آخه بچه ها شما چرا منو اذیت میکنید که مجبور شم بزنمتون ؟ شما مثل بچه های خودم میمونید ؛ حالا برید اون دوستتون رو که زدمش صدا کنید بیاد تو . . . ، پسره اومد تو ، معلمه بهش گفت چرا آخه اذیت میکنی؟ چرا کاری میکنی که مجبور شم بزنمت ؟ چرا آخه ؟ ها ؟ چرا آخه ؟ یهو دوباره شروع کرد پسره رو زد ، پسره سری دوم از سری اول بیشتر کتک خورد . . .
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:24
هدف دخترها برای حضور در اماکن مختلف : دانشگاه : پیدا کردن شوهر شبهای قدر : پیدا کردن شوهر شبهای احیا : پیدا کردن شوهر مترو : پیدا کردن شوهر اموزش رانندگی : پیدا کردن شوهر سیزده بدر : پیدا کردن شوهر فیس بوک : پیدا کردن شوهر
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:23
یه شب حیف نون به زنش می گه خانم من امشب هوس نون بربری کردم .زنش می گه خوب برو بگیر من هم بخورم. حیف نون می ره نانوایی می گه 2 تا نون بربریبدید. شاطر می گه چرا دو تا؟ می گه آخه خانمم هم هوس نون بربری کرده. حیف نون وقتی بر می گرده خونه، نون رومی ذاره تو سفره. زنش می پرسه این نون رو از کجا خریدی؟ حیف نون می گه از سر کوچه. زنش می گه دستت درد نکنه ولی من نمی تونم یه نون کامل بخورم جون رژیم دارم. حیف نون می گه عیبی نداره هر چی شو نخوردی من می خورم. خلاصه نون که تموم می شه می رن بخوابن. هنوز سرشون به بالش نرسیده، خوابشون می بره. الان هم خوابن... بذار بیدار بشن ببینم دیگه چی کار می کنن... حتما تو رو در جریان می ذارم! خیلی فضولی خیلیییییی!!!!!!!! D;
.:: ::.
نویسنده m.h.ahmadi تاریخ ارسال چهار شنبه 26 شهريور 1393 در ساعت 12:23
اغا دختر دایی من 4 سالشه پسر خالم 6 سالشه یه روز داشتن با هم بازی میکردن شنیدم که پسر خالم داشت به دختر داییم ابراز علاقه میکرد یهو یاسمین(دختر داییم) بر گشته میگه ولم کن ایش حال بهم زن ینی منو میگی همونجا موندم بخندم یا به خاطر این دهه هشتادیا از خدا طلب آمرزش کنم
.:: ::.


صفحه قبل 1 1 2 3 4 5 ... 17 صفحه بعد


.:: Design By : wWw.Theme-Designer.Com ::.